حضرت آیتالله مجتبی تهرانی در ادامه مباحث دعا با تأکید بر اینکه برای اجابت دعا باید موانع را برطرف کرد و استغفار راهی برای اینکار است، تقدم کلی "طلب مغفرت" بر سایر دعاها و حوائج را یادآور شد که موانع اجابت دعا را برطرف میکند.
مروری بر مباحث گذشته
بحث ما راجع به ماه مبارک رمضان بود که ماه تلاوت «قرآن نازل» و بازگو کردن کلام الهی و ماه دعا و درخواست عبد از ربّ خود است که از آن تعبیر به «قرآن صاعد» میکنند.
عرض کردم دعا بر دو قسم است؛ مأثور و غیرمأثور. گفتم ادعیه غیر مأثور دارای شرایطی است که جلسه گذشته بحث ما به «تقدم در خواستهها» رسید.
تذکر اول: فرق اصلاح نفس ما با اصلاح نفس معصومین
در اینجا چون آن روایتی که از امام صادق (ع) بود را نقل کردم که حضرت فرمودند پدر بزرگوارشان امام باقر (ع) این جملات را در دعا انشا میفرمودند: «رَبِّ أَصْلِحْ لِی نَفْسِی فَإِنَّهَا أَهَمُّ الْأَنْفُسِ إِلَیَّ»،(بحارالانوار) نکتهای را تذکر دهم که البته از مباحث آینده ما هم هست.
آن نکته این است که خیال نکنید اولیای خاص خدا یعنی معصومین وقتی میگویند «اصلاح نفس»، مثل اصلاح نفس من و شما است، یک وقت اشتباه نشود، اینجا یک بحث کلی هست که من در مبحث دعاهای مأثور میخواهم آن را مطرح کنم ولی چارهای ندارم جز اینکه اینجا یک اشاره کوتاهی کنم.
وجوه سهگانه در طلب عفو معصومین
در ادعیه مأثوره یعنی آنهایی که از معصومین در قالب خاص خودش برای ما رسیده جملاتی هست که انسان تعجب میکند. مثلاً در ادعیه همین ماه مبارک رمضان، مثل دعای ابوحمزه و دعای افتتاح یا دعاهای موقته و غیرموقتهای که مثل دعای کمیل در ایام سال هست، حضرات معصومین جملاتی دارند که به بعضی از آنها بعداً اشاره میکنم.
به عنوان مثال، طلب عفو کردن معصومین از خداوند یعنی چه؟ خود این بحث یک سؤال مهم است که این چنین عباراتی که در ادعیه معصومین وارد شده یعنی چه؟ إنشاءالله در آینده، در بحث از دعاهای مأثور سه وجه را برای حل این مشکل بیان میکنم. ولی اینجا فقط به یک وجه اشاره کنم و آن این است که این جملات و عبارات اشاره است به مقامات عالیهای که ایشان دارند و ربطی به من و تو ندارد.
وظیفه ما طلب اصلاح نفس از رذائل اخلاقی
ما از خداوند اصلاح نفس خود از رذائل را میخواهیم. یعنی مثلاً اگر ـنعوذباللهـ مبتلا به حسد یا بخل یا کبر یا سایر رذائل اخلاقی هستیم که مانع بر سر راه سیر معنوی انسان برای اهل سلوک الیاللهتعالی هستند، درخواست ما برای اصلاح نفس، در حقیقت درخواست برطرف شدن این رذائل و موانع است.
یا مربوط به آن آثار زشتی است که بر اثر معاصی آمده و بر روح ما سایه افکنده و ظلمت و تاریکی درونی را برای ما ایجاد کرده است. اما ـنعوذباللهـ این چیزها نسبت به معصومین تصویر ندارد. لذا یک وقت این به ذهن کسی نیاید که مثلاً این تعبیری که حضرت فرمود «رَبِّ أَصْلِحْ لِی نَفْسِی»، مرادشان این حرفها باشد. نخیر، اینطور نیست.
تذکر دوم؛ تفکیک بین «اصلاح امور جوانحی» با «نهی از منکراتِ جوارحی»
تذکر دوم، راجع به اصل مسئله و نسبت به خودمان است. من این را جلسه گذشته عرض کردم که آنچه پیش ما اهم است، عبارت از آن اموری است که در تمام نشئات مایحتاج ما است که آن هم مسائل معنوی است. لذا تقاضای آن هم در بین حوائج، اهم از سایر تقاضاها است.
بعد به این مناسبت من عرض کردم انسان اگر خودش مبتلا به رذیلهای نفسانی است، خودش مقدم بر دیگران است. یعنی باید اول برای خودم دعا کنم. انسان باید اول خودش را درست کند. لذا در باب مسئله رذائل نفسانی اگر خودمان مبتلا به حسد یا بخل یا کبر یا حرص و امثال این رذائلیم، باید برویم سراغ ساختن خودمان، که یکی از راههایش دعا کردن و استمداد از عالم غیب برای اصلاح نفس است.
تقدم خویشتن در اصلاح نفس، مانع نهی از منکر نیست
این مسئله جزء امور جوانحی و درونی است. این غیر مسئله امور بیرونی است. این را اشتباه نکنید، نهی از منکر کردن نسبت به اعمال بیرونی دیگران حسابش از این بحث جدا است. کسی اگر خودش ـنعوذباللهـ در پنهان روزهاش را خورد، اگر ببیند کسی در عَلَن دارد روزهخواری میکند باید نهی از منکر کند؛ واجب است که او را نهی کند. نمیتواند بگوید خودم روزهام را خوردهام، من دیگر به او چه بگویم.
این بحثها را از هم تفکیک کنید. آن روایتی که از امام صادق (ع) بود، بحث «اصلاحِ نفس» بود. یعنی انسان اگر خودش مبتلا به یک رذیلهای است، ظاهراً معنا ندارد که بخواهد دیگری را اصلاح کند. اول برو سراغ خودت.
تا خودت را اصلاح نکردهای به دنبال اصلاح نفس دیگران نباش
حالا یک روایت میخوانم تا مطلب روشنتر شود؛ روایت از علی (ع) است: «عَجِبْتُ لِمَنْ یَتَصَدِّى لِإصْلَاحِ النَّاسِ وَ نَفْسُهُ أشَدُّ شَیءٍ فَسَاداً».(غررالحکم، 240) میفرماید در شگفتم از کسی که میخواهد دیگری را اصلاح کند، در حالی که نفس خودش بیشترین فساد را دارد.
دقت کنید که حضرت تعبیر به «اصلاح» و «نفس» کردند؛ یعنی اینجا هم بحث «اصلاح نفس» مطرح است و ربطی به «نهی از منکر» ندارد. این روایت آنجایی را میگوید که شخص خودش مبتلا به رذیلهای مثل بخل است، آنوقت به دیگری بگوید چرا بخل میورزی، این همان معنا است که حضرت میفرماید: «عَجِبْتُ لِمَنْ یَتَصَدِّى لِإصْلَاحِ النَّاسِ وَ نَفْسُهُ أشَدُّ شَیءٍ فَسَاداً».
بنابر این در باب سازندگی، انسان اول خودش را باید بسازد و بعد دیگری را. این یک بحث مستقل است. من اینجا در باب دعا فقط خواستم اشارهای کرده باشم. چون وقتی میخواهی دعا کنی، این بحث کاربرد دارد. مثلاً فرض کنید کسی مبتلا به حسد است؛ من موقع دعا میگویم خدایا حسد را از او دور کن؛ در حالی که خودم مبتلا به همان رذیله هستم. اینجا اگر تو به همان رذیله گرفتار هستی، خودت برای دعا کردن بر او مقدمی.
به خودت مشغول شو و درصدد اصلاح نفس خودت بربیا. یکی از راههای آن هم استمداد است که استمداد از راه دعا و از خدا خواستن است. این هم مطلب دوم بود.
تذکر سوم؛ تقدم کلی «طلب مغفرت» بر سایر دعاها و حوائج
اما مطلب سوم؛ این دیگر یک مطلب کلی در ادعیه ما است. اینجا بحث درباره تقدم در دعا نسبت به دیگران است. ما در دعاهایمان برای غیر این را داریم که آنچه تقریباً به ذهن میآید که در دعا برای برادران ایمانی اهم باشد، «طلب مغفرت» برای ایشان است. یعنی وقتی میخواهیم به صورت کلی برای مؤمنین و مؤمنات دعا کنیم، به عنوان اولین دعا برای آنها از خدا چه بخواهیم؟ کدام دعا مقدم است؟ ما در روایات متعدده داریم که نسبت به مغفرت آنها دعا کنید.
اثر طلب مغفرت برای دیگران بر روی داعی
یک روایت را میخوانم و بعد با یک مقدمه این مطلب را توضیح میدهم. در یک روایت داریم: «مَنْ اسْتَغْفَرَ لِلْمُؤْمِنِینَ وَ الْمُؤْمِنَاتِ کُلَّ یَومٍ سَبْعاً وَ عِشْرِینَ مَرّةً کَانَ مِنَ الَّذِینَ یُسْتَجَابُ لَهُم وَ یُرْزَقُ بِهِم أهْلَ الأرْضِ».(کنزالعمال) یعنی هرکس روزی بیست و هفت مرتبه برای مؤمنین و مؤمنات طلب غفران و آمرزش کند، از کسانی خواهد بود که دعایشان مستجاب است و اهل زمین به واسطه ایشان روزی داده میشوند.
این اثری است که طلب مغفرت برای مؤمنین دارد. من روایات متعددی دیدهام که در دعاها اول این عبارت هست که «اللَّهُمَّ اغْفِرْ لِلْمُؤْمِنِینَ وَ الْمُؤْمِنَات»؛ گویا این نوع دعا کردن الآن برای ما یک روش شده است که وقتی میخواهیم دعا کنیم، اول میگوییم «اللَّهُمَّ اغْفِرْ لِلْمُؤْمِنِینَ وَ الْمُؤْمِنَاتِ وَ الْمُسْلِمِینَ وَ الْمُسْلِمَاتِ الْأَحْیَاءِ مِنْهُمْ وَ الْأَمْوَات»؛ از این دعا شروع میکنیم و جلو میرویم. این روش از معارف ما گرفته شده است.
معصیت؛ مانع اجابت دعا
نکتهای را که میخواستم عرض کنم این است که سال گذشته یا سال قبل از آن بود که من موانع دعا را مطرح کردم. یکی از موانع دعا برای اجابت، مسئله «معصیت» است. یعنی انسان که مرتکب معصیت میشود، آن معصیت موجب میشود دعایی که انسان میکند به اجابت نرسد.
اهل معرفت از آن تعبیر به «حجاب» میکنند. معاصی از آن حُجُبی است که اسم آن را میگذارند «حُجُب ظلمانی»، یعنی حجابهای سیاه و تاریک. در این باب، هم در روایاتمان و هم در ادعیهمان خیلی مطلب داریم که چون قبلاً بحث کردهایم، من به بعضی از آنها اشاره میکنم؛ این مقدمه است برای آن مطلبی که مطرح کردم.
روایت از علی (ع) است که حضرت فرمود: «لَا تَسْتَبْطِئْ إجَابَةَ دُعَائِکَ وَ قَدْ سَدَدْتَ طَرِیقَهُ بِالذُّنُوبِ».(غررالحکم) یعنی تو که راه دعا را با گناه بستهای دیگر بعید ندان که دعایت به اجابت نرسد. «وَ قَدْ سَدَدْتَ طَرِیقَهُ بِالذُّنُوب»، یعنی با گناهها راه دعا را بستهای و دیگر به اجابت نمیرسد. این جملات دعایی هم از خود علی (ع) است که همه شما غالباً بلدید: «اَللَّهُمَّ اغْفِرْ لِیَ الذُّنُوبَ الَّتِی تَحْبِسُ الدُّعَاءَ»؛ یا «أَعُوذُ بِکَ مِنْ ذَنْبٍ یَمْنَعُ الدُّعَاءَ» و امثال این دعاها که زیاد داریم.
اول استغفار، سپس دعا
من این را به عنوان نمونه گفتم؛ اما مطلب چیست؟ مطلب این است که هم خود داعی که دارد دعا میکند، باید رعایت کند که مانعی بر سر اجابت دعایش نباشد و هم برای دیگری طلب مغفرت کند تا موانع اجابت دعاهای او را برطرف کرده باشد. لذا میگویند کسی که میخواهد دعا کند، اول استغفار کرده و خودش این مانع را برطرف و بعد شروع کند به دعا کردن.
یکی از بهترین دعاها برای غیر هم این است که تو دعا کنی که مانع دعای او برطرف شود. ببینید که معارف ما چقدر دقیق است، برای هر کسی میخواهی دعا کنی، اولین دعایت این باشد: «أللَّهُمَّ اغْفِرْ لَه»، یعنی خدایا گناهانش را بیامرز؛ تا این دعا را کردی، دعاهای او مستجاب میشود.
با طلب مغفرت برای دیگری، مانع اجابت دعاهای او را برطرف کن
پس یکوقت هست که رفع مانع از دعای خودم میکنم و یکوقت هم رفع مانع از دعای غیر میکنم. چون استغفار جزء آداب دعا است.
این را قبلاً هم گفتهام که شیوه استغفار این است که اول صلوات بفرست، بعد استغفار کن، بعد دوباره صلوات بفرست تا خدا گناهانت را بیامرزد. حالا که حجابها رفع شد، میخواهم برای دیگران دعا کنم؛ چه بگویم؟ بگو: «اللَّهُمَّ اغْفِرْ لِلْمُؤْمِنِینَ وَ الْمُؤْمِنَات»؛ اگر هم برای شخص خاصی میخواهی دعا کنی، بگو :«أللَّهُمَّ اغْفِرْ لَه» و به این صورت مانع را از سر راه اجابت دعای او بردار. چون او گرفتار است و دائماً از خدا میخواهد، ولی دعاهایش اجابت نمیشود.
خوب، مانع اجابت دعاهای او چیست؟ چیزی که نمیگذارد دعای او به اجابت برسد، گناهان او است. تو با این دعایت مانع اجابت دعای او را بردار. اینطوری بهترین خدمت را به او میکنی، لذا این جزء معارف ما است که برای دیگران که میخواهی دعا کنی، اول این را بگو: «اللَّهُمَّ اغْفِرْ لِلْمُؤْمِنِینَ وَ الْمُؤْمِنَات». این بهترین خدمت به او است.
این نکتهای که عرض کردم به نحو عمومی است. اینطور نیست که خاص باشد. چون بحثم راجع به دعا نسبت به غیر بود، آن هم نه شخص خاص بلکه به نحو عموم لذا بهترین دعا همین است.
این دعا مقدم بر همه آن دعاها است. چهبسا او حاجتی داشته باشد که من ندانم. شما که همه حاجتهای مرا نمیدانید؛ من آن حاجتی را دارم از خدا برای خودم میخواهم که من میدانم و تو نمیدانی. اگر مانع را از سر راه دعای من رفع کردی، آن حاجت به اجابت میرسد. برای همین است که در روایات ما این همه سفارش شده که اولین دعایتان برای برادران و خواهران ایمانیتان این باشد: «اللَّهُمَّ اغْفِرْ لِلْمُؤْمِنِینَ وَ الْمُؤْمِنَات». چون این موجب میشود مانع را از سر راه دعاهای آنها برطرف کند و دعاهایشان به اجابت برسد.
رحمت و مغفرت واسعه حق تعالی، راه را باز گذاشته است
به یک نکته اشاره میکنم و بعد میروم سراغ توسلم و آن اینکه میدانید همه این حقایق از چه سرچشمه گرفته است؟ مبدأ تمام اینها، رحمت و مغفرت و وسعت رحمت و مغفرت الهی است؛ منشأ همه اینها رحمت بینهایت و مغفرت بینهایت خدای متعال است که به قلب هیچ بشری خطور نخواهد کرد.
اینها همه از او سرچشمه گرفته که این معارف از طریق اولیای خدا به ما رسیده است. لذا این رحمت واسعه حق تعالی است که مدام برای ما راه باز میکند. آن مغفرت واسعه حق تعالی است که این راهها را باز کرده برای اینکه هیچ انسانی که رو به سوی او آورده است، محروم برنگردد.