طرح یک مسئله !؟
در تاریخ آمده است که بزرگان شهری نزد مستجاب الدعوه شهر خود (بلعم باعورا) می روند و از او می خواهند برای مقابله با سپاه موسی دعا کند در ادامه این درخواست مشکلاتی پیش می آید و بلعم باعورا نمی تواند دعا کند نزد بزرگان شهر بر می گردد و آنها را برای ارائه راهکاری جهت مقابله با سپاه موسی جمع می کند. بلعم با عورادر جمع بزرگان شهر خود پیشنهادی عجیب می کند!! او به بزرگان شهر می گوید: زنان و دختران خود را بیارایید و به اتراقگاه سپاه موسی بفرستید بعد از گذشت چند روز فرماندهان موسی یک به یک سپاه را برای خوش گزرانی با دختران ترک کرده و جنگ مغلوبه می شود !!!!
در زمان ما از زنان و دخترانمان برای زمین گیر کردنمان استفاده کرده اند زنانمان را آراسته اند و خیابان های شهرمان را برای فریب افسران و سربازان جنگ نرم انتخاب کرده اند و ما فقط به نظاره نشسته ایم!!! ظرف مدت این سی سال انقلاب دول مختلف برای بازداشتنمان از هدف های خود بودجه های فراوان اتخاذ کرده اند و ما برای مقابله حتی مردمان را نیز آماده مبارزه نکرده ایم ونشسته ایم تا جنگی رودرو رخ دهد تا شهدایمان دوباره بیایند و بجنگند! حداقل کاری که می توانستیم بکنیم حفظ حجاب و عفاف دخترانمان است که به آن هم فکر نکرده ایم و حال شاهد این هستیم که قشر عظیمی از دخترانمان در شهر های بزرگ به بد حجابی هم راضی نمی شوند و بی حجابی را خواهانند و برای بدست آوردن آن از هیچ تلاشی فرو گذار نمی کنند !!!!!!!!!
مسئولین ما نتوانستند خانواده هایمام را در مقابل خواسته ی این تهدیدها هوشیار کنند وراهکاری برای برون رفت از این خواسته به قول خودشان آزادی به آنها بدهند!! خانواده هایمان نتوانستند عوامل و دلایل برون رفت فرزندانشان را از مسیر درست بفهمند!! فرزندانمان نتوانستند مسیر درست را پیداکنند. هدف خود را بیابند و نمی دانند چه باید بکنند!! زنان فطرتی زیبا دارند و به صورت غریزی برای نمایش زیبایشان اقداماتی انجام می دهند که خلاف نظر اسلام نیست آن چیزی که اسلام مخالف آن است این است که این زیبایی برای عموم افراد جامعه و برای نوعی مبازره جنس مونث برای مردان جامعه باشد نوعی جنگ برای نمایش زیبایی های زنانه در کف خیابان!!!!!
این نوع بیماری از جامعه نشات می گیرد که البته ناگفته نماند با هدایت هایی پنهانی کنترل آن سازماندهی شده است و می توان گفت نوعی دانه پاشی است که توسط ماهواره ها برای دختران ما انجام می شود و خیابان ها را مبدل به میدانی برای نمایش خود و نشاندادن زیبایی های خود کرده است به گونه ای که رقیب هم در صورت شکست برای پیروزی در روز دیگر تلاش می کند!!!
مشخص نیست که ما کی و در کجا خواب بودیم که حس رقابتی این گونه، در دخترانمان تزریق شده و خانوادهایمان هم بعد از ابهام و غافلگیری به نوعی این موضوع را پذیرفته اند و فرزندان را به قول خودشان آزاد گذاشته اند!!!!!!!! می دانیم که هیچ خانواده ای حتی آنهایی که با خوش گزرانی و هوس بازی کانون خانوادگی خود را متلاشی کرده اند هم نمی خواهند فرزندانشان مسیر آنها را طی کنند ولی نمی دانند چه باید بکنند چه رسد به خانواده هایی که در حیرت خواسته های فرزندانشان هستند!!!!
و حال مسئله اینجاست براستی چه باید کرد؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟