گزیده ای از نشریه عمار .....
احساس نیاز سران فتنه به شدت عمل نظام
تمایل به دستگیر شدن آخرین تیر ترکش جریان فتنهگر است که اخیرا در توصیه یکی از سران آن به کروبی مطرح شده است. سایت جوان آنلاین با مخابره این خبر به نقل از مطرح کننده ایده مزبور نوشته است: «ما باید فشار را به حدی بالا ببریم که نظام این احساس را پیدا کند اگر سران جنبش را ساکت کند آتش تمام حوادث و وقایع پیشرو خاموش خواهد شد. از سوی دیگر مردم (؟) هم با دستگیری ما ساکت نخواهند نشست.» سایت جرس متعلق به بخش برون مرزی جریان فتنه نیز همزمان با عفو 81 نفر از متهمان فتنه 88 مدعی شده است که نظام در حال تمهید شرایط برای دستگیری، مجازات و اعدام سران فتنه است! ترفند دیگری که فتنهگران به آن تمایل یافتهاند، استفاده از مشکلات صنفی محیطهای دانشجویی به دلیل فقدان انگیزه همراهی سیاسی با جریان فتنه سبز در دانشگاههاست. آنچه همچنان به عنوان مستمسک اصلی مظلوم نمایی در اظهارات سران و بازی خوردگان جریان فتنه قابل مشاهده است، موضوع اعتراض میلیونی زائران امام راحل به سیدحسن مصطفوی در روز جمعه گذشته است. در آخرین مورد سازمانی که عضو برجسته آن (هاشم آغاجری) چند سال قبل مقلدان از مراجع تقلید را «میمون» توصیف کرده بود، در بیانیهای از ماجرای روز 14 خرداد به عنوان «فاجعه مولمه و هتک حرمت ساحت مقدس بیانگذار جمهوری اسلامی و بیوت شریف مرجعیت» یاد کرد و آن را به «آستان مقدس ولی عصر(ع)» تسلیت گفت. سازمان مجاهدین انقلاب همان سازمانی است که هیچگاه حاضر نشد توهین آغاجری عضو برجستهاش به ساحت مقدس معصومین علیهم السلام را محکوم کند و به همین سبب مرحوم آیت الله مشکینی و جامعه مدرسین حوزه علمیه قم آن را سازمانی «نامشروع» دانستند. مجمع روحانیون هسته مرکزی آشوبهای پس از انتخابات و نیز مجمع محققین دیگر پشتیبان فتنه سال قبل از جمله گروهایی هستند که بیانیههایی مشابه یکدیگر را در این زمینه منتشر ساختهاند.
اما به دنبال اعتراض مردم به سیدحسن خمینی گفته میشود وی از انتشار عکس حضورش در کنار سران فتنه در عروسی پسر دبیر کل حزب غیرقانونی مشارکت گلایه کرده است. خبردیگری حاکی است که سیدحسن از حضور در محل قرار برخی از سران فتنه (یک سونای خصوصی مجلل در خیابان کارگرشمالی تهران) به سبب افسردگی ناشی از مسائل اخیر خودداری کرده است. برخی از رسانهها نیز خبر دادهاند که حضور سیدحسن خمینی در عروسی فرزند دبیر کل حزب غیرقانونی مشارکت با اصرار محمدرضا خاتمی (داماد عمهاش) بوده است. از سوی دیگر گزارشهای جدید از مسائل روز جمعه حاکی است که همزمان با رفتارهای عجیب مسئولان تولیت مرقد مطهر امام راحل با مسئولان دولت و خصوصا ضرب و شتم محمد نجار (نماینده دولت در ستاد بزرگداشت امام راحل) رئیس جمهور مسئولان دولتی را امر به سکوت کرده است. و بالاخره این که نگاهی به مندرجات سایتهای برون مرزی پشتیبان فتنه نشان میدهد، افسردگی از بینتیجه بودن تلاشهای ضد انقلاب برای شب و روز 14 خرداد و نومیدی از به راه افتادن یک غائله جدید در سالگرد آغاز فتنه موج میزند.
اعتراف مشاور شورای امنیت ملی دوره بوش:
کنار رفتن اصلاحطلبان نفوذ منطقهای ایران را افزایش داد
ملینت لورت مشاور شورای امنیت ملی آمریکا در دولت بوش گفت: ایران از زمان کنار رفتن اصلاحطلبان و روی کار آمدن احمدینژاد توانست اعتبار و نفوذ خود را در منطقه خاورمیانه افزایش دهد.
وی افزود: فاتحانی همچون حزبالله در لبنان، احزاب اسلامی در عراق و حماس در فلسطین را به متحدان و هم پیمانان خود در عرصههای مختلف منطقهای تبدیل کند اما آمریکا همان گونه که نسبت به تحرکات و پویشهای عرصه سیاست فلسطین دچار بدفهمی هم شده، موفق به شناخت پویشهای عرصه سیاست ایران هم نشد. احمدینژاد و سایر رهبران ایران هم در ایران و هم در سایر کشورهای منطقه از مشروعیت و حمایت مردمی چشمگیری برخوردارند، زیرا در جهت نیاز و منافع مردم به یک رهبری استراتژیک گام بر میدارند.
لورت گفت: متأسفانه، دولت اوباما با این امید که اعمال فشارها، مردم ایران را از دولت احمدینژاد و شاید کل نظام جمهوری اسلامی روگردان سازد، کوشیده تا مدل غزه را در مورد ایران اجرا کند اما، باید گفت که این سیاست دستکم یک اشتباه استراتژیک است.
به گزارش پایگاه اینترنتی ریس.فور.وی همچنین به رسمیت نشناختن پیروزی حماس در انتخابات سال 2006 فلسطین و نیز حمایت از محاصره غزه را از اشتباهات استراتژیک آمریکا و اروپا و حمله رژیم صهیونیستی به ناوگان آزاد را از پیامدهای این اشتباه دانست.
در همین حال مجله نیوزویک تاکید کرد: نه سیاست دولت بوش و نه سیاست دولت اوباما نتوانسته جمهوری اسلامی ایران را منزوی کند و همین باعث بگو مگوهای جدی در درون هیئت حاکمه آمریکا شده است.
این هفته نامه آمریکایی در مقالهای به قلم فرید زکریا که از مشاوران دولت اوباما و وزارت خارجه وی به شمار میرود، نوشت: «میگویند یک عکس بیشتر از هزار کلمه حرف میزند. اما عکس نخست وزیر ترکیه و رئیس جمهور برزیل در کنار احمدینژاد به اندازه هزاران تن مقاله واکنش به دنبال داشت. کمتر دیده شده که یک تصویر تا این حد آزار دهنده باشد. اما هدف انتقادها، اوباما بود، مردی که حتی در تصویر دیده نمیشد. وال استریت ژورنال نوشت که تمامی تقصیرها به گردن دولت اوباما است. واشینگتن پست هم نوشت این عکس نشانه تخریب عمو سام و مرگ سیاست خارجی دولت آمریکا است. متحدان قدیم و یا حتی امروز آمریکا از رئیس جمهوری که عذرخواهی میکند و در پی عادی سازی روابط است، دور میشوند.»
نیوزویک مینویسد: «این همان خط حملهای است که سیاست خارجی دولت اوباما را هدف گرفته است. او بیش از اندازه نرمش به خرج میدهد و دیگر کشورها از او سوءاستفاده میکنند. اول روسها، بعد چینیها و حالا ایران. دیگر حتی ترکیه و برزیل هم به آنها ملحق شدهاند.» واشینگتن پست نوشت «هیچ کس از اوباما نمیترسد و از این رو همه راحت به صف دشمنان آمریکا میپیوندند.» فرید زکریا با تأکید بر این که انتقادهای مذکور علیه اوباما، تبدیل روندی آشنا شده است مینویسد: خیلی اتفاقهای بد در دنیا میافتد و کاخ سفید را مخاطب قرار میدهیم و میگوییم چرا چنین اجازهای دادی؟ اما منتقدان فقط انتقاد نمیکنند که خشمگین هم هستند. برای مثال این که چرا اوباما باعث پیروزی جنبش سبز در ایران نشده است. اما رژیم حاکم در ایران رژیمی نیست که مانند کره شمالی روی سرکوب زنده بماند و مثل پیونگ یانگ هم در انزوا نیفتاده است. برزیل و ترکیه در همپیمایی با ایران، تنها نیستند. 118 کشور عضو جنبش عدم تعهد هم هستند که بیانیه صادرکرده و از برنامه هستهای جمهوری اسلامی حمایت میکنند.