چه باید کرد!!!!!!!!!!
نمیدانم چه روزگاری است از چه
باید یا بهتر است گفته شود از چه نباید نالید چه شده است هرکه هرچه می خواهد می
گوید اصلا فکر نمی کند چه می خواهد بگوید فقط مطالبی را که اخیرا بار ها شنیده فقط
می گوید آقا مدعی اتصال به سطوح عالی نظام هم هست میگوید ..... رها کنیم هر چه می
گوید فقط می دونم یه چیزی رو بهم اثبات کردند اونم اینه که می تونند هر جور که می
خواهند جو دهی سیاسی کنند آره کسی منکر خطا و اشتباه نیست ولی یادمه وقتی که
انتقادی از سطوح دولت های قدیم می شد علم مبلند میشد که مگه رئیس دولت معصومه !!!
یا انسان ممکن الخطا است !!و بسیار توجیه های دیگه برای دست داند با زنان و چیز های
از این قبیل یا میگفتن انتقاد از دولت انتقاد از پیامبر است ! نمی دونم فقط می
دونم که الان هر کسی که اصلا تا حالا نمی دونسته که سیاست کجای دریای خزر فرو رفته
الان خودشو یه منتقد منصف و دل سوز میدونه آره غصم از این نیست که ما تو این یک
ساله یا بهتر بگم چهار پنج ساله کلی سیاست مدار تربیت کردیم غصم از اینه که
نتونستیم بهشون بفهمونیم که بابا هرچی میشنوی رو نباید با چهار تا چیز روش گذاشتن
که تحویل بدی ببین ............. ولش کن !!!!!!
امروزه روز گار دنیا
به حدّی غریب است که انسان ها به سختی حق و باطل را شناخنه و یا بعد از مدتی تن
بداه می شود به هر چه که دیده و یا شنیده می شود.
شاید معنی آیه «ثله من
الاولین و قلیل من الآخرین » همین زوال انسان برای کتمان حقیقت به خاطر سختی درک
حقیقت است چرا که به راحتی می توان هرچه که شنیده شد را حق فرض کرده و حتی سینه چاک
برای آن جان دهی کرد!!!!!!!!